1 2 3 4 5 ĦÂИĪЄĦ بازدید : 35 چهارشنبه 27 شهریور 1392 نظرات (0) دیگر وقتی نماندهبه هر دیواری نگاه میکنم سیاه کوب های عزا را میبینمدیگر مهلتی نداده اند تا بخندمفرصت تمام برگه های زندگی ام را باید بالا بگیرمتا مراقب برسد و جمعش کند........ساعتها از شمردن ای ستاده اند دیگر وقتی برایم نمانده.. باور کن!!!
ارسال نظر برای این مطلب متن شما نام آدرس سایت ایمیل کد امنیتی ارسال نظر خصوصی فقط برای نویسنده ذخیره مشخصات