درد میدونی چیه؟
درد اینه که آدم باشی ولی حق نداشته باشی غمگین بشی. حق نداشته باشی اشک بریزی.حق
نداشته باشی دلت بگیره.حق نداشته باشی شکایت کنی و ....
چرا
چون همه از شخصیت تو چیز دیگه ای توقع دارن! چون اونقدر برای همه مظهر استواری و اعتماد به
نفس بودی و اونقدر لبخند زدی و خندیدی که حالا دیگه اگه واقعا هم داغون باشی حق نداری دم
بزنی..حق نداری اشک بریزی.حق نداری از زندگی خسته بشی....
وقتی بهت میگن: تو امید مایی.وقتی یکی میگه اگه تو نباشی من غصه هامو کجا ببرم؟
یکی میگه:تو فقط مال خودت نیستی مال چند نفر دیگه هم هستی..
اون یکی میگه: تو منو به زندگی برگردوندی اگه نباشی منم نیستم!
حالا تو می مونی و یک دنیا بغض نشکفته و یه دل غمدار...که انگار باید دوباره سرکوبش کنی و یه
لبخند مسخره تحویل همه بدی که:من حالم خوبه!
بابا به خدا منم آدمم! آدمها هم گاهی دلشان می گیرد...آدمها هم گاه دلشان اشک
میخواهد.دلشان آغوش گرم میخواهد...آدمها هم گاهی دلشان میخواهد بمیرند.....